مدیریت، یکی از مهم ترین فعالیت های انسانی است و به طراحی و حفظ محیطی می پردازد که در آن افراد به صورت گروهی و سازمان یافته کار می کنند تا ماموریت ها و اهدافی ویژه را به انجام برسانند؛ بنابراین بین کارآمدی مدیر و عملکرد سازمان رابطه مستقیم وجود دارد و هر چه مدیر شایسته تر باشد در بهبود عملکرد سازمان موثر تر خواهد بود. مدیریت یک فعالیت است هدف نیست. موضوع حاضر از جنبه های علوم اقتصادی، علوم اجتماعی، ارتباطات و روانشناسی قابل بررسی است. همچنین از بعد اخلاقی و نیز شیوه مدیریت اسلامی در قرآن و روایات می تواند مورد بررسی قرار گیرد. از جمله عوامل تاثیرگذار بر عملکرد مدیر را می توان به عوامل مربوط به خود مدیر؛ کشف و به فعلیت رساندن استعدادها، دقت و سرعت در کار، اطلاع رسانی به کارکنان در زمینه نیازها و عوامل مربوط به کارکنان و عواملی که مربوط به منابع و بودجه، قوانین و مقررات است اشاره کرد. در نهایت از این تحقیق این نتیجه به دست می آید که کارآمدی مدیران با عملکرد سازمان رابطه مستقیم دارد و هرچه مدیران کارآمدتر و شایسته تر باشند در بهبود عملکرد سازمان موثرتر خواهند بود.
با بررسی ادبیات موضوع مربوط به شایستگیها و بررسی تعاریفی که در مورد شایستگی ارائه شده است، اولین چیزی که بخوبی مشخص میشود، فقدان تعریف واحد و اصطلاح شناسی مشخص و معین در مورد شایستگی و معنا و مفهوم آن است. مرور تعاریف زیر که عمدتاً توسط صاحبنظران برجسته این حوزه ارائه شده است، میتواند تا حدی بیانگر این قضیه باشد. فرهنگ آکسفورد۲۰۰۳ شایستگی را بعنوان قدرت، توانایی و ظرفیت انجام دادن یک وظیفه تعریف میکند. کیو شایستگی را بعنـوان نتیجۀ به کاربردن دانش و مهـــــارت بطور مناسب تعریف میکند. بعبارتی دیگر شایستگی = مهارت + دانش. شایستگی عموماً بعنوان مجموعه رفتارها یا فعالیتهای مرتبط، انواع دانش، مهارتها و انگیزههاست که پیش نیازهای رفتاری، فنی و انگیزشی برای عملکرد موفقیت آمیز در یک نقش یا شغل مشخص است. نکته دیگر در زمینه تعریف شایستگی، آنکه معمولا دو تعریف مرتبط در زمینه شایستگی ارائه میشود. اولی نشانگر توانایی یک فرد برای انجام کارهای مربوط به شغل بگونهای اثر بخش است و تعریف دوم عبارت است از آنچه یک فرد برای عملکرد اثر بخش نیاز دارد. این دو تعریف خیلی به یکدیگر نزدیک هستند اما متفاوت اند. دومی در بردارنده آن چیزی است که برای موفقیت در یک شغل لازم است، در حالی که اولی با آنچه که یک فرد بعنوان یک کار مهم در شغل خود، انجام میدهد ارتباط دارد.
فرایند طراحی برنامه های آموزش مدیران:
فرایند طراحی برنامه های آموزشی توسعه مدیریت مبتنی بر شایستگی ،شامل سه مرحله اساسی است که عبارتند از: تعیین مدل شایستگی ها،تشخیص نیازهای آموزشی و شناسایی و اجرای برنامه های توسعه مدیریت. ولین و مهمترین گام در طراحی برنامه های توسعه مدیریت بر اساس این رویکرد تعیین مدل شایستگی مدیران است. در واقع این مرحله حکم سنگ زیرین برنامه های توسعه را دارد.براین اساس در ادامه به تشریح مراحل تعیین مدل شایستگی پرداخته می شود.
- تعیین مدل شایستگی مدیران: بررسی ادبیات موضوع و مستندات داخلی، مصاحبه با افراد موفق و برجسته در سازمان، تهیه فهرست اولیه شایستگیها، اعتبار یابی شایستگیها
- تشخیص نیاز های آموزشی مدیران: ارزشیابی توسط مدیر با تجربه دارای تدبیر، ارزیابی فشرده توسط کانونهای ارزیابی، ارزیابی از چند دیدگاه که توسط همکاران و زیردستان انجام می شود.
- شناسایی و اجرای برنامه های توسعه مدیریت: در واقع این مرحله در بردارنده سه گام اصلی است؛ شناسایی فرصتهای توسعه مدیریت، توسعه شایستگی های مدیریتی، ارزیابی مجدد شایستگی های مدیریتی.